کنسرتو قطعه ای می باشد که برای یک ساز تنها (سولو) یا گروهی از سازهای سولو و ارکستر نوشته می شود. ویژگی مهم کنسرتو این است که سولیست(ها) و ارکستر رابطه ی ارباب-خدمتکاری ندارند بلکه در شرایط یکسان با هم رقابت می کنند. این تعریف اشاره ای از خود اسم است که گفته می شود از واژه ی "concertare" به معنی "رقابت کردن" یا "ستیزه کردن" گرفته شده است. البته استخراج دیگری از واژه ی "conserere" به معنی "پیوستن به یکدیگر"، "یکی شدن" نیز پیشنهاد شده است.
تاریخچه
کنسرتوی ابتدایی
کلمه ی «کنسرتو» در ابتدا برای قطعات آوازی که با همراهی یک ساز یا ارگ تقویت می شد، بکار می رفت تا این قطعات را با آکاپلا [موسیقی بدون همراهی سازی] تمییز بدهد. به خصوص به استفاده از نام کنسرتو برای این قطعات آوازی با همراهی یک ساز در دوره ی باروک بسیار پافشاری می شد. برای نمونه باخ برخی کانتات های خود را کنسرتو نامیده است. از نمونه های دیگر می توان کنسرتوهای کلیسا اثر جووانی و آندریا گابریلی و آدریانو بانچیری را نام برد.
در مقابل موسیقی آوازی، در موسیقی سازی «کنسرتو» برای رقابت متناوب اجرا کنندگان به کار می رفت. این سبک که برخی نویسندگان قرن هفدهم آن را «سبک مدرن» نامیدند، یکی از عمومی ترین ویژگی های موسیقی باروک است.
کنسرتوی باروک تا پیش-کلاسیک (قبل از موتسارت)
تاریخچه ی کنسرتو پیش از ولفگانگ آمادئوس موتسارت به سه دوره تقسیم می شود:
1) دوره 1620-1670 (اوایل تا اواسط دوره ی باروک) : «سونات کنسرتات در سبک مدرن» اثر د. کاستلو به عنوان شروع ادبیات جدیدی در کنسرتو به حساب می آید. این قطعه که در واقع یک کانتسونا [قطعه ی سازی یک موومانی با بخش های کوتاهی در تقابل کاراکترها] است شامل پاساژهای سولو اکثرا برای ویولن است. این سبک که می توان آن را یک «کنسرتو کانتسونا» نامید بعدها بوسیله ی جووانی باتیستا فونتانا، آنتونیو برتالی، وینچنزو آلبریچی و تارکویینیو مرولا پرورش پیدا کرد.
2) دوره 1670-1750 (پایان دوره ی باروک) : در این دوره کنسرتوی باروک به اوج خود رسید. پیشرفت مهم نسبت به دوره ی پیشین جایگزینی ساختار تک بخشی کانتسونا با فرمی در سه یا چهار موومان و پذیرفتن سبک کامل تر و هوموفونیک با اهمیت ملودیک بیش تر به صداهای بالاتر (زیرتر) است. ادبیات وسیع این دوره خود شامل سه گونه کنسرتو است:
- سیمفونیا کنسرتو که بیش تر از تکنیک های تقابل استفاده می کند تا تقابل سازها.
- کنسرتو گروسو که به مسیر اصلی پیشرفت کنسرتو نزدیک تر است. این کنسرتو شامل گروهی کوچک از نوازندگان سولو و ارکستر است.
- کنسرتوی سولو که کنسرتو برای سولیست و ارکستر است. اولین نمونه ی این سبک در کنسرتوهای اپوس 2 توماسو آلبینونی به کار رفته است. کنسرتوهای او معمولا در سه موومان هستند و از پاساژهای کوتاه ساز سولو تشکیل شده است.
فریدریش بزرگ در حال نواختن یک فلوت کنسرتو در سی سو سی، کنسرتوی باروک
پیشرفت مهم در کنسرتوها بوسیله ی جوزپه تورلی حاصل شد. او نقشی مرکزی در پیشرفت همه ی انواع کنسرتوهای باروک در دست دارد. در اپوس 6 (concerti musicali) و اپوس 8 (concerti grossi) او، ویولن سولو اهمیتی برابر با ارکستر دارد. او همچنین فرم استاندارد کنسرتو را در سه موومان آلگرو-آداجیو-آلگرو با اولین موومان در فرم ریتورنلو بنا نهاد. ایده ی تورلی بوسیله ی آلساندرو اسکارلاتی و به خصوص آنتونیو ویوالدی ادامه داده شد(ویوالدی به عنوان مدل سبک کنسرتو محسوب می شود). این ایده خیلی زود به دلیل دارا بودن نقش گسترده ی ساز سولو و سبک جدید در زنده دلی و دقت ریتمیک مشهور شد.
در آخر دوره ی باروک باخ تعدادی کنسرتوهای ویوالدی را برای ارگ (یا هارپیسکورد) تنظیم کرد. او اولین کنسرتوها را برای هارپیسکورد و ارکستر نوشت که آغاز این کار با رونویسی از کنسرتوهای ویولن (خودش، ویوالدی و دیگران) بود.
18 کنسرتو ارگ هندل به عنوان آخرین نمونه کنسرتو سولوهای باروک به حساب می آید که در آن مانند سوییت های هارپیسکورد، او موومان های سونات را با رقص ترکیب کرده است (مینوئت، موزت، سیکیلیانو).
در ایتالیا کنسرتو مورد توجه باقی ماند و ویولنیست هایی چون فرانچسکو ماریا وراچینی، کارلو تسارینی، پیترو لوکاتلی و جوزپه تارتینی به تدریج از سبک باروک و کنسرتوهای ویوالدی فاصله گرفتند و به گونه ی جدیدی رسیدند که ویژگی های آن دارا بودن ملودی بیش تر، وجود تم غالبا احساساتی، ساختار واضح هوموفونیک و فرم های پیش از کنسرتوهای کلاسیک است.
3) دوره 1750-1780 (پیش-کلاسیک) : در طی این دوره تبدیل کنسرتو باروک به کنسرتوی کلاسیک انجام گرفت. در این زمان ابتکار با آهنگسازان آلمانی به خصوص دو پسر باخ بود. کارل فیلیپ امانوئل باخ در موومان اول کنسرتوهای خود از الگویی استفاده می کرد که به طور مشخص سه بخش دارد:
«بخش ارایه (exposition) – بخش بسط و گسترش (development) – بخش ارایه ی مجدد (recapitulation)».
در این اسکیم که «فرم سونات» خوانده می شود بخش ارایه، دو بار نواخته می شود: اول به وسیله ی ارکستر و بعد به وسیله ی سولیست. بخش ارایه ی مجدد نیز کوتاه شده ی تم های نواخته شده در بخش ارایه است. یوهان کریستین باخ که از این الگو استفاده می کرد، بیش از هر کسی نیای پیانو کنسرتوهای موتسارت و کنسرتوهای هایدن به حساب می آید.
کنسرتوی کلاسیک تا امروز
رشد کنسرتو از موتسارت تا امروزه عموما از پیشرفت [سبک] سونات پیروی کرده است و فرم و سبک مهم خود را از سونات گرفته است.
کنسرتو در این دوره دارای ویژگی های زیر است :
نوشته های مرتبط
- کنسرتو تقریبا همیشه سه موومان دارد (پیانو کنسرتو برامس اپوس 83 یکی از استثناهاست).
- موومان اول کنسرتو در فرم سوناتِ تغییر داده شده نوشته می شود. در این فرم بخش ارایه دو بار کامل تکرار نمی شود. بلکه به جای آن اول در فرم مقدماتی و مختصر شده در کلید اصلی توسط ارکستر و بار دوم در فرم کامل با تغییر به دومینانت توسط سولیست و ارکستر نواخته می شود. فرمی که به آن کنسرتو-سونات گفته می شود.
- آخرین موومان معمولا در فرم رندو است که کاراکتر سَبُک آن نشان دهنده ی درخشندگی و «پایان خوش» است.
- سولیست معمولا، کادنتسا را در موومان اول، نزدیک پایان بخش ارائه ی مجدد تم اجرا می کند. اما گاهی کادنتسا در موومان های دیگر نیز ظاهر می شود که چندان استادانه نیست.
- بخش سولوی کنسرتو همیشه در سبک ویرتوئوز سطح بالا نوشته می شود تا برتری و حداقل برابری نوازنده ی تنها، در برابر کل ارکستر را نشان دهد.
- کنسرتو بر اساس ساز سولو گروه بندی می شود.
کنسرتوی مدرن
برخی آهنگسازان مدرن ساخته هایی را با عنوان خودمتناقض «کنسرتو برای ارکستر» ساخته اند که کنسرتو بدون ساز سولو است. این تلاش از طرف نئوکلاسیک های دهه ی 1920 بود تا کنسرتوگروسو دوره ی باروک را احیا کنند که در آن نقش سولیست خیلی کم تر از کنسرتوهای این دوران است. می توان به کنسرتو در می اثر استراوینسکی، کنسرتو برای ارکستر اپوس 38 اثر پل هیندمیت و کنسرتو برای ارکستر اثر بلا بارتوک در این سبک اشاره کرد.
نوشته های مرتبط
- لیست کنسرتوهای آهنگسازان مختلف
- ویولون کنسرتوهای آهنگسازان مختلف
گزیده
سبک / فرم | ویژگی ها | افراد تاثیرگذار | نمونه هایی نام آشنا |
---|---|---|---|
کنسرتو نام های دیگر : کنسرتو گروسو، سمفونی کنسرتو |
-فرمی برای یک یا چند ساز سولو و ارکستر -رقابت متناوب ارکستر و سولیست (ها) -اثر معمولا سه موومانی -موومان اول معمولا در فرم سونات -آخرین موومان معمولا فرم روندو |
|
|